۲۴.۱۱.۸۸

مبحث پنجم

اشتباه جامع الرّواة در روايت ابن عقده از ابن فضّال

در بحث ديروز گفتيم كه يكى از نمونه‌هاى سند عالى را، روايت شيخ طوسى با دو واسطه (ابن صلت اهوازى و ابن عقده) از احمد بن حسن بن على بن فضّال دانسته‌اند، [تهذيب، ج 2، ص 219، ح 862: و روى احمد بن محمد بن سعيد بن عقدة عن احمد بن (محمد بن) الحسن قال حدثنى أبى عن عبدالله بن جميل بن عياش، أبى على البزاز] كه به نظر ما اين مثال قابل مناقشه بود، و منشأ اشتباه اين است كه اردبيلى در جامع الرّواة، روايت ابن عقده از احمد بن الحسن را، در ترجمه حال احمد بن حسن بن على بن فضّال، آورده است، ايشان چون احمد بن الحسن را اجتهاداً به نظرش رسيده كه «ابن فضّال» است، آن را در شرح حال ابن فضّال آورده است.

در حالي كه اين اجتهاد صحيح نيست. ما به تمام كتب حديثى كه امكان دسترسى بوده، مراجعه كرده‌ايم و براى نمونه، يك مورد هم حسن بن على بن فضّال از عبداللّه بن جميل روايت ندارد و در يك جا پيدا نكرديم كه ابن عقده از احمد بن حسن بن فضّال روايت كرده باشد. بلكه مراد از احمد بن حسن، احمد بن حسن بن سعيد قرشى است كه ابن عقده از او روايت زياد دارد.

اين كه اردبيلى، احمد بن حسن را در شرح حال ابن فضّال نقل كرده است، منشأ گمراهى مى‌شود كه انسان خيلى از مباحث را بر مبناى آن تنظيم مى‌كند و به اشتباه مى‌افتد.

اصل روايت در تهذيب، ص 219 از جلد دوّم چاپ نجف، و ص 233 از چاپ آقاى غفّارى است، باب احكام لباس المصلّى و مكانه، شماره 70. و سند اين طور است: «روى احمد بن محمد بن سعيد بن عقده، (البته بن عقدة
غلط است و
صحيح آن ابن عقده است، چون ابن عقده عطف بيان از احمد است و عقده لقب محمد است نه پدر سعيد، پس سعيد بن عقده غلط است)، عن احمد بن الحسن (در برخى نسخ عن احمد بن محمد بن الحسن آمده است كه طبق تحقيق و بر اساس نسخ معتبر و معتمد، «بن محمد» زائد است، در جامع الرّواة هم در ترجمه احمد بن الحسن آورده است. منشأ اين تصحيف همان طور كه سابقاً هم گفته‌ايم، تصحيف «احمد» به «محمد» است و جمع بين نسخ بدل و خود مبدل منه است كه از تحريفات بسيار شايع است) قال حدثنى أبى»

نكته مهم در كتاب‌شناسى كتب رجال

يكى از امتيازات رجال آقاى خوئى بر جامع الرّواة اردبيلى، امانت زيادى است كه در نقل روايات و در نقل آدرس وجود دارد. موارد مختلفى در رجال آقاى خويى هست، كه به عين تعبيرى كه در خود اسانيد واقع شده است، نقل مى‌كند و آدرس مى‌دهد، ولى نقطه ضعف جامع الرّواة اين است كه در نقل اجتهاد مى‌كند؛ مثلاً اگر «ابن فضّال» در سندى باشد و به نظرش برسد كه مقصود حسن بن فضّال است، در شرح حال حسن آن را نقل مى‌كند و مى‌گويد: «عنه فلان» ، در حالي كه ممكن است اين ابن فضّال غير از حسن باشد؛ مثلاً على يا برادرش احمد باشد، چون بنو فضّال زياد هستند. و اين اجتهادات منشأ اشتباهاتى مى‌شود.

ولى آقاى خويى در رجالش اين كار را نمى‌كند، اگر تعبير ابن فضّال بوده است، همان را نقل مى‌كند و تصرّفى در آن نمى‌كند.

در سند مورد بحث هم اردبيلى، احمد بن الحسن را اجتهاداً در ابن فضّال آورده است، در حالي كه وى احمد بن حسن بن سعيد قرشى است.

نمونه ديگر

حسين بن النضر الأرمنى را عنوان كرده است و مى‌گويد: «عنه فلان»، ولى ما كه به آدرس مراجعه كرديم، معلوم شد سند مربوط به حسين بن نصر [نصر بدون الف و لام است و نضر با الف و لام است] بن مزاحم، پسر صاحب تاريخ صفين است و اردبيلى اشتباهاً در ترجمه حال حسين بن النضر ارمنى، «عنه فلان» نوشته است.

در جامع الرّواة از اين قبيل تصرّفات هست و لذا در «عنه» كه مى‌آورد، نمى‌شود به آن اكتفا كرد، مگر آن كه خود عنوان را نقل كرده باشد.

در «عنه»ها خيلى از جاها كه مراجعه كرديم، ديديم اشتباه شده است.

0 نظرات:

ارسال یک نظر